English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5573 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sampling unit U واحد نمونه گیری
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
foundry proof U نمونه غلط گیری شده برای تهیه کلیشه یاگراور
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
lips U واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
prototypes U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
prototype U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
sample U واحد نمونه
sampled U واحد نمونه
blood sample U واحد نمونه خون
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
an iconic statue U مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
sampling U نمونه گیری
samplery U نمونه گیری
survey U نمونه گیری
surveys U نمونه گیری
surveyed U نمونه گیری
coring U نمونه گیری
knot U نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
barn U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barns U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
time sampling U نمونه گیری زمانی
sampling bias U سوداری نمونه گیری
proof sheet U نمونه غلط گیری
cluster sampling U نمونه گیری خوشهای
sampling distribution U توزیع نمونه گیری
double sampling U نمونه گیری چندگانه
two stage sampling U نمونه گیری دو مرحلهای
quota sampling U نمونه گیری سهمیهای
fractional sampling U نمونه گیری مکانیکی
random sampling U نمونه گیری تصادفی
random sample U نمونه گیری تصادفی
domal sampling U نمونه گیری خانواری
sampling error U اشتباه نمونه گیری
sampling error U خطای نمونه گیری
activity sampling U نمونه گیری از فعالیت
accumulative sampling U نمونه گیری پیاپی
behavior sampling U نمونه گیری از رفتار
area sampling U نمونه گیری منطقهای
test town U شهرمورد نمونه گیری
sampling theory U نظریه نمونه گیری
area sampling U نمونه گیری منطقه یی
sampling population U جامعه نمونه گیری
stratified sampling U نمونه گیری لایهای
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
controlled sampling U نمونه گیری کنترل شده
sampling variability U تغییر پذیری نمونه گیری
stratified random sampling U نمونه گیری لایهای تصادفی
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
sampling servo U دستگاه نمونه گیری خودکار
simple randon sampling U نمونه گیری تصادفی ساده
systematic random sampling U نمونه گیری تصادفی منظم
wine taster U جام شراب مخصوص نمونه گیری
proofroom U اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
unit of measurement U واحد اندازه گیری
for example U برای نمونه
rulers U میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
ruler U میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
utile U واحد اندازه گیری مطلوبیت
entropy U واحد اندازه گیری ترمودینامیک
watt U واحد اندازه گیری الکتریسیته
yards U واحد اندازه گیری = 3 فوت
watts U واحد اندازه گیری الکتریسیته
yard U واحد اندازه گیری = 3 فوت
to pattern out U نمونه شدن برای
dewpoint metering unit U واحد اندازه گیری نقطه شبنم
angstrom U واحد اندازه گیری طول امواج
kilo U واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
kilos U واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
permittivity U واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
radian U واحد اندازه گیری سطح زاویه دار
en U واحد اندازه گیری که معادل نیمی از یک ein است
modules U نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل
module U نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل
angstrom U واحد اندازه گیری معادل با یک هزار میلیونیوم متر
Kbyte U واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
kb U واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
kilo U واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilos U واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
denier U دنیر [واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
viscosimeter U وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
point size U برای اندازه گیری نوع یا متن
kabal U قبال [نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
chains U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
densitometer U وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
chain U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
to take a sample of blood U گرفتن نمونه خون [برای آزمایش خون]
component efficiency U میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
capacitance bridge U نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
area U اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
areas U اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
tape line U تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
instrument for absolute measurement U دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
engineering units U واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
decibel U واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
decibels U واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
skiascope U اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
theodolites U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
Dhrystone benchmark U سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
hygrograph U دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
theodolite U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
Moghat U مقات [نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
calliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
dipstick U میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipsticks U میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
caliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
grey scale U سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
batches U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
compensator U ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
batch U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batcher U دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
resolving power U اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
z scale U نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
modules U نمونه
progenitors U نمونه
module U نمونه
patterns U نمونه
progenitor U نمونه
modeled U نمونه
sampling U نمونه
strickle U نمونه
breadboard U نمونه
schema U نمونه
modelled U نمونه
paragon U نمونه
calligraph U نمونه
schemata U نمونه
paragons U نمونه
type U نمونه
typed U نمونه
specimens U نمونه
models U نمونه
pattern U نمونه
specimen U نمونه
types U نمونه
copied U نمونه
instance U نمونه
forme U نمونه
representatives U نمونه
copies U نمونه
format U نمونه
typicalness U نمونه
formats U نمونه
copyslip U نمونه
foretype U نمونه
sample U نمونه
ensample U نمونه
precedent U نمونه
precedents U نمونه
paradigms U نمونه
paradigm U نمونه
copy U نمونه
examples U نمونه
copying U نمونه
model U نمونه
example U نمونه
representative U نمونه
instances U نمونه
sampled U نمونه
exemplars U نمونه
exemplar U نمونه
gauged U سنجیدن نمونه
breadboard U نمونه تابلویی
test specimen U نمونه ی ازمایش
copying U نمونه ساختن
modeled U نمونه اصلی
prototype U نمونه ازمایشی
copies U نمونه ساختن
by the square U مطابق نمونه
tokenism U نمونه نمایی
cells U فرف نمونه
test specimen U نمونه ازمایش
test piece U نمونه ازمایشی
polls U نمونه برداشتن
test piece U نمونه ازمایش
polled U نمونه برداشتن
test model U نمونه ی ازمایش
test specimen U نمونه ازمایشی
prototypes U نمونه اولیه
copy U نمونه ساختن
prototypes U نمونه نخستین
poll U نمونه برداشتن
screamer U نمونه بسیارخوب
tokenism U نمونه کاری
prototypes U نمونه ازمایشی
gauge U سنجیدن نمونه
prototype U نمونه نخستین
model U نمونه اصلی
prototype U نمونه اولیه
pilot production U تولید نمونه
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1معنی لغت overfit
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1incentive
1affixation
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com